جشني كه ماندگار ميشود
مصطفي اقليما٭
برگزاري جشنهايي مثل عيد نوروز و چهارشنبهسوري باعث ميشود آرامش رواني تا مدتها در روحيه افراد بماند؛ البته به شرط اينكه سالم برگزار شود. مثلا در عيد نوروز مردم دعواها و كينههايشان را فراموش ميكنند و 20 روز باهم رفت و آمد ميكنند كه همين انتقال حال خوب تا يك ماه در نشاط آنها تاثير ميگذارد. روانشناسان هم از روشهاي مختلف استفاده ميكنند كه افراد مدتي فكر و خيال نكنند و به شادي بپردازند. در اين زمينه بايد يك شرط را رعايت كنيم؛ بايد جشنهايي كه برگزار ميكنيم همه افراد را در يك جايگاه ببينيم و با هدف قرار دادن مخاطباني خاص، باعث ناراحتي ديگران نشويم چون اين امر لجبازي ايجاد ميكند و خوشي را از بين ميبرد؛ مثلا همين مهماني 10 كيلومتري غدير براي خانوادهها ايده بسيار خوبي بود كه بتوانند در كنار هم چند ساعت را خوش باشند. آدمها با عقايد و نظرات مختلف در اين جشن حضور يافته و در كنار هم يك روز را به شادي گذراندند. همين برنامههاي شاد حتي اگر يك روزه باشند تا يك ماه ميتواند به افراد آرامش بدهد تا چند ساعت فكر و خيالشان را كنار گذاشته و ساعات خوشي را باهم بگذرانند؛ در نتيجه اين آرامش در محيط خانواده، كار و اجتماع افراد هم نمايان ميشود و تجميع اين جزييات نشاط اجتماعي را ميسازد. شادي و جشن عمومي براي فرد خاصي برگزار نميشود؛ نبايد با جدا كردن آدمها از هم باعث ايجاد اختلاف شويم چون دقيقا نتيجه عكس ميدهد و به جاي ايجاد نشاط حتي ميتواند باعث درگيري هم بشود. رهبر انقلاب هم هميشه بر دو مولفه شايستهسالاري و پاسخگويي در برابر مردم تاكيد داشتهاند. شايستهسالاري يعني هيچ مسلماني نبايد كاري را كه بلد نيست قبول كند و بايد كاري را بكند كه در آن متخصص است. هركس اگر به اندازه خودش حرف بزند و در كار بقيه دخالت نكند همه افراد در چنين جشنهايي لحظاتي شاد را سپري ميكنند و انرژي آن تا روزها در ذهن افراد ذخيره ميشود. نشاط اجتماعي معلولي از علتهاي متفاوت است. نميتوان گفت پولدار، شاد يا بيپول، ناراحت است؛ بلكه مجموعهاي از عوامل بايد وجود داشته باشد تا فرد احساس شادي كند.
يكي از مهمترين عوامل امنيت است كه بيشتر به امنيت ذهني معطوف ميشود. وقتي جوانان اميد به زندگي داشته باشند، نشاط اجتماعي هم افزايش مييابد ولي اين اميد موضوعي نيست كه روي كاغذ بنويسيم بلكه وقتي جواني بداند كه بعد از درس خواندن به راحتي فضاي شغلي برايش فراهم است امنيت ذهني و اميد به زندگي دارد. امنيت ذهني زماني رخ ميدهد كه افراد حداقل رفاه در زمينههاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي را داشته باشند. اگر بخواهيم درباره جامعه خودمان قضاوت كنيم بايد بگوييم كه برخي از عوامل باعث شدهاند امنيت و اعتماد ذهني در بين مردم كم شود. افزايش نشاط اجتماعي يك روز و دو روز و به وسيله يك نهاد يا ارگان محقق نميشود بلكه بايد به مرور زمان با تجميع عوامل مختلف به دست بيايد. اين نشاط در تار و پود خانواده هم بسيار تاثيرگذار است؛ براي مثال فرزندان خانوادهاي كه امنيت ذهني و در پي آن نشاط ندارند، براي فرار از آن خانواده ازدواج ميكنند و خطر طلاق در اين ازدواجها بيشتر است اما فرزندان خانوادهاي كه با آرامش زندگي كردهاند با ظرفيت و آرامش بيشتري وارد اجتماع ميشوند و همين امر هم در افزايش نشاط اجتماعي تاثير دارد.
٭جامعهشناس و پدر علم مددكاري اجتماعي ايران